حال آمد باز گاه اتّصال

عاشقی مست و خراب آن وصال

 

جرعه‌ها لاینقطع سرریز شد

جامه‌ها آتش زد آن نیکوخصال

 

بی‌خودی بود و عوالم غرق نور

در وصالی نو نوایی بی‌مثال

 

اشکهایش جاری از شوق حضور

قلب: بریان، عقل: حیرانِ جمال

 

قلب جزغاله نهادش بر دو دست

پیشکش بر آن نوای متّعال

 

گفت جانا خامی‌ام بر عشق بخش

شعله‌ای پرسوزتر، اکنون و حال

 

ماه لبخندی به لب نجوا بداد

پیش‌‌تر آی و نکن تو قیل و قال

 

مُشک رفت و سوز و سازی نو بدید

گشت خاموش آن نگنجد این مقال

غزل21

 

موسیقی Clint Mansell - Tree of Life

بشنویم در: آپارات  -  تلگرام

 


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

جملات و شعر و کتاب های ناب نحوه نوشتن یک رزومه جذاب سالشمار درگذشت‌های ایران مهندس خسته تولیدکننده ظروف زعفران وبلاگ جامع برنامه نویسی و سئو پنجره نسیم اولین وبرترین تولیدکننده محصولات روشناییled(کرمان) پاورپوینت فصل ۳ حسابداری مدیریت استراتژیک محمد نمازی