به سرایش نبَرد هر کس راه
این جماعت؟ حارس یونجه و کاه
مال و مندیلک و القاب فریب
اینچنیناند همهشان و تباه
مرد ره نیز همین بود به دی
کند از ریشه همه مکنت و جاه
رفت بی پا و به سر وادی دوست
چون برید از کلش و یونجه بگاه
صوت حق را بشنیدش با دل
جانفدا رقصکنان دیدش ماه
گفت ماها! همه چیزم زانات
نرو از پیش دل از خلوتگاه
مه ندا داد که ای یار قدیم
تو مرا خواه به هر راه و به چاه
آیم آنی به برت قلبت بین
که هم آن بوده اَبَدْمنزلگاه
رو سوی خلق جهانی دیگر
آفرین مُشک، سرای آی آنگاه
موسیقی Parov Stelar - The Sun
درباره این سایت